بشیر احمد انصاری

:: پایگـاه نشــــر آثار و افکــار ::
دکتر خواجه بشیر احمد انصاری
نوستالژی؛ مکانیزمی برای گریز از واقعیت
مقاله‌ها

نوستالژی؛ مکانیزمی برای گریز از واقعیت

خواجه بشیر احمد انصاری

تاریخ: 19 عقرب 1398 – 10 نوامبر 2019

نشر شده در روزنامه هشت صبح

در هفته‌ی گذشته از تاریخ پنج‌هزارساله‌ی ما، و این‌که در کوبیدن سنگ افتخار به سینه چقدر مبالغه و اسراف روا می‌داریم، یاد نمودم. به هر حال، هدف از آن مختصر، نادیده انگاشتن افتخارات تاریخی ما نبود؛ چون گذشته‌ی تاریخی، نقش الهام‌بخشی در شکل‌دهی هویت و روان جمعی یک گروه انسانی بازی می‌کند.

آن‌چه می‌خواستم بگویم، ما امروز به ایتامی می‌مانیم که در خاکدان تریاک و ترور و تعصب خویش مصروف «بُجُل‌بازی» با عظام رمیم و استخوان‌های پوسیده‌ی پدران خویش هستیم و چون دیدن واقعیت‌های تلخ اجتماعی ما را می‌آزارد، از آن به تاریخ پنج‌هزارساله‌ی خویش پناه برده و به عقب فرار می‌نماییم. آری! تریاک نوستالژی و زنده‌گی با خاطرات شیرین گذشته، مکانیزم تأثیرگذاری در جهت گریز از این واقعیت‌های تلخ به شمار می‌رود.

آیا شما فکر می‌کنید که این همه پرچم‌های سیاه و تصاویر اسب و شمشیر و کاربرد نام‌هایی چون خراسان و اصطلاحاتی چون خلافت از سوی گروه‌های خون‌ریز «دینی» از روی تصادف است؟ نه، دیزاینر‌های چنین گروه‌هایی خوب می‌دانند که این سمبول‌ها چه تأثیری بر روان جوانان شکست خورده‌ای دارد که می‌خواهند ره صد ساله‌ی تفوق را یک‌شبه طی کنند و چنین نمادها هستند که آن‌ها را به دام‌گاه استقامت می‌دهند.

چند شب پیش لحظاتی که برنامه‌ی «چای‌خانه» طلوع را می‌دیدم با خود گفتم این برنامه با همه‌ی مبالغه‌ها و کارگردانان دست‌دومش، چه دارد که این قدر شهرت حاصل کرده است. با خود گفتم هر چه کهنه شود ارزش‌مندتر گردد که در زبان بازار آن را انتیک نامند و از همین لحاظ اوقات قدیمی هم همیشه ارزشمند و پرجاذبه بوده‌اند.

ملت‌سازی‌ها هم خیلی با اسطوره‌ها و افسانه‌ها و انتیک‌‌ها همراه می‌باشند که مرور زمان ارزش آن‌ها را بالا می‌برد. اما این اسطوره‌سازی هم از خود منطقی دارد که ما با آن بیگانه‌ایم. آیا ممکن است تاریخ پنج‌هزار ساله را در ترمیم دو سه قصر شاهان ۱۰۰ سال اخیر خلاصه نمود و یا این‌که پس از سال‌ها جلسه و تبلیغات و فخرفروشی حتا از ترمیم مقبره دانشمندی که شرق شناس‌آلمانی، ادوارد سخاو، او را بزرگ‌ترین مغزی می‌داند که تاریخ بشر تولید نموده است، ناتوان بمانیم.

در پهلوی افتخاراتی که بزرگان تمدنی ما برای خودشان به میراث گذاشته‌اند، مسئوولیت ما رسیده‌گی به بحران‌هایی است که با آن دست ‌وگریبان بوده و خودمان، به نحوی از انحا، در آفرینش آن‌ها نقش داشته‌ایم.

من باور دارم اگر اراده‌ای در کار باشد ما روزی داشته‌های امروزی‌مان را به روی همسایه‌گان و جهانیان خواهیم کشید نه افتخارات گذشته‌گانی را که برای خودشان افتخار آفریده بودند.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *