بشیر احمد انصاری

:: پایگـاه نشــــر آثار و افکــار ::
دکتر خواجه بشیر احمد انصاری
ماجرای آوارگی اندیشه
تقریظ‌ها ویژه

ماجرای آوارگی اندیشه

ماجرای آوارگی اندیشه

الحمدلله الذي علم الإنسان ما لم یعلم، وجعلنا من أهل القرآن والحکمة والقلم، والصلاة والسلام علی النبي الأکرم الذی أشرق بنوره دیاجیر الظّلَم، والذي جاء في کتابه: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ» [الجمعة: ۲] (اوست که در جامعه‌ای درس‌نخوانده، پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیاتش را با آن‌ها بخواند و آن‌ها را پاکیزه گرداند و به آن‌ها کتاب و حکمت بیاموزد، هرچند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.)

ترجمه؛ در تاريخ بشر نقش مؤثرى در توسعه‌ی معرفتی داشته و راه را برای تفاعل فرهنگی و استفاده از تجارب علمی جوامع گوناگون هموار نموده است. اسلام به‌عنوان دین جهانی که در نخستین مرحله‌ی ظهور خویش، نمایندگان قاره‌های مسکون آن زمان را در سایه‌ی ادبگاه خویش جا داد، در جهت تماس و گفت‌وگو با جوامع فارسی، رومی و حبشی نیاز به ترجمه و مترجم داشت و از همین لحاظ نخستین کار ترجمه در زندگی پیامبر اکرم-صلی‌الله‌علیه‌وسلم- آغاز گردید.
علامه سرخسی و امام شرنبلالی می‌گویند: سلمان فارسی و آن هم به دستور پیامبر اسلام -صلی‌الله‌علیه‌وسلم- آیه‌هایی از قرآن را ترجمه نمود تا راه را برای فهم دین در فارس آن روزگار هموار سازد. کار او با ترجمه‌ی «بِسْمِ‌اللَّه» آغاز گردید که آن را «به‌نام یزدان بخشاینده» ترجمه نموده بود. با آمدن عباسیان بر سکوی قدرت، کار ترجمه صورت روشنی به خود گرفت و آثار جدی یونانی، فارسی و هندی به زبان عربی ترجمه شدند. اگر این حرکت نمی‌بود، شاید امروز غرب از بخش مهم میراث فلسفی یونان محروم می‌بود.

در تاریخ معاصر افغانستان، کار ترجمه هم‌زمان با نهضت مشروطه آغاز گردید که از عربی، ترکی و اردو به فارسی صورت می‌گرفت و روزنه‌ای فراراه نسل‌جوان به‌سوی فرهنگ‌ها و جوامع دیگر گشود.
در عرصه‌ی ترجمه‌ی آثار اسلامی، برگردان کتاب ارزشمند “ایمان و حکایت آن در گستره‌ی فلسفه، علم و قرآن” نوشته‌ی دانشمند بزرگوار عصر عثمانی یکی از کارهای جدی به‌شمار می‌رود.
این کتاب که در قالب داستان و گفت‌وگو طرح گردیده و حدود شصت‌وسه سال پیش به نشر رسیده است، سرنوشت جوانی به‌نام “حیران اضعف” را به تصویر می‌کشد که در یکی از نهادهای دینی شهر پیشاور به تحصیل می‌پردازد؛ ولی گمشده‌ی خویش را در آن محیط یخ‌زده‌ی فکری نیافته و پرسش‌های جدی‌اش با خشم استادان روبه‌رو می‌گردد و در فرجام، آهنگ سمرقند می‌کند.
داستان حیران -که شصت‌وچند سال پیش از خامه‌ی یک دانشمند لبنانی تراویده- نماد غیبت تفکر و ماجرای آوارگی اندیشه را در این حوزه به نمایش گذاشته و دعوتی است در جهت برگشت به قرائت حوزه‌ی بخارا از دین.

در سفری که دو سال پیش به آسیای‌میانه داشتم، یکی از جوانان تاجیکی کتابی را از کتاب‌خانه‌ی پدری‌اش برایم نشان داد که “ضروریات دینیة” نام داشت. این کتاب که حدود صدسال پیش به زبان فارسی، الفبای عربی، از سوی ملا عینی سمرقندی ترجمه و از سوی شیرمحمد خان افغان خروتی‌غزنوی در مطبعه‌ی مفید لاهور چاپ شده بود، از پیوستگی این حوزه خبر می‌داد.

«ایمان و حکایت آن در گستره‌ی فلسفه، علم و قرآن»، گلگشتی است که ما را از آسیای‌میانه به یونان، خاورمیانه و اروپا برده و در میدان‌های پهناور فلسفه، علم و قرآن در رفت‌وآمد بوده و مفاهیم پیچیده‌ی فلسفی را با زبان ساده بیان می‌دارد. ساده‌سازی مفاهیم و آن هم در قالب قصه و گفت‌وگو و تدَرُّج در افکار، از ویژگی‌های اساسی این کتاب ارزشمند می‌باشد.

در آن زمانی که تیوری ارتقای داروین، در جوامع مختلف شرقی و غربی نماد الحاد و بی‌خدایی به‌شمار می‌رفت، ندیم جسر با صدای بلند اعلام نمود که این تیوری لزوماً به‌معنای الحاد نبوده و داروین هیچ‌گاهی نگفته که انسان صورت تکامل‌یافته‌ی میمون است.
جسر در مقام یک اندیشه‌ورز اصیل نه تیوری داروین را رد نموده و نه هم تأیید؛ بلکه گفت: منتظریم که علم در این باب چه خواهد گفت؟

نویسنده‌ی این سطور -که از دوران نوجوانی با ترجمه کم‌وبیش آشنایی داشته- می‌داند که برگردان چنین اثری که در هر سطر آن، کوه و کمر مفاهیمِ پیچیده‌ی فلسفی خوابیده، کار آسانی نبوده است.

مترجم کتاب که لیسانسه‌ی زبان عربی بوده و فوق‌لیسانس خویش را در رشته‌ی تفسیر به‌دست آورده و از سوی دیگر خود حافظ قرآن نیز می‌باشد، کاندیدای خوبی برای ترجمه‌ی کتاب “ایمان و حکایت آن در گستره‌ی فلسفه، علم و قرآن” بود که انجام این کار سترگ را باید برای‌شان تهنیت عرض نمود.
برای آنکه از ترجمه‌ی درست این اثر اطمینان حاصل کرده باشم؛ نسخه‌ی اصلی کتاب را باز نموده و با دیدن برخی از اصطلاحات و مفاهیم علمی با خود گفتم: ببینم که این مفاهیم چگونه برگردان شده است؟ همین‌که ترجمه را باز کردم، از دقت مترجم در کارش شگفت‌زده شدم. برای نویسنده‌ی بزرگ این کتاب، بهشت برین و برای استاد زینب موحد، مترجم این اثر اجر فراوان و توفیق مزید آرزو دارم.

خواجه بشیراحمد انصاری
13 رمضان مطابق به 4 حمل 1403 هجری شمسی
شهر دالاس ایالت تکساس، امریکا

    2 دیدگاه‌ها

    • Noor Agha NOORI می 30, 2024

      خانم موحد از طبقه ی زنان دانشمند و نخبه و فعال در عرصهء دانش و اندیشه شمرده می شوند، الله متعال پاداش نصیبشان کند.
      نویسنده ی چون شما وقتی رهنمایش در عرصهء ترجمه باشید، دقیقاً که مترجم تلاش می ورزد مطابق رهنمایی استادش دست اندرکار و ژرف اندیش در موضوع باشد.
      هر باری که چیزی از دست نویسِ خامه ی شما میخوانم، کوشش می کنم تا اخیر بشکل درست و اساسی بخوانم، فقط به دلم هميش چنان خطور می کند که نویسنده ی تعمق نگر، سخن اهل دل را بیان داشته و جز حقیقت و جوهر اخلاص در راستای بیداری و آگاهی در جامعه غرض دیگر نداشته است.
      چون سخن از دل برآید لاجرم بر دل نشیند

    • رسیس عتیق الله ژوئن 25, 2024

      خداوند شما جناب انصاری را توفیق و عمر پربار نصیب بفرماید. از شما خیلی ها آموخته ایم و خیلی ممنون این همه زحمات موثر ومفیدتان بودیم و هستیم. سرافراز باشید

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *