خواجه بشیر احمد انصاری
تاریخ: 6 ثور 1399 – 25 اپریل 2020
در هفتهای که گذشت از تقابل و تفاهم دو استراتژی در پیوند به افغانستان حرف زدیم که یکی از مسیر واشنگتن- خلیج- اسلامآباد عبور میکند، و دیگرش از راه مسکو- تهران. یکی دو روز بعد از نشر مقال و در راستای همین قطببندیها ما شاهد دو خبر دیگر هم بودیم که یکی اظهارات «ماریا سخاروفا» سخنگوی وزارت خارجه روسیه بود که گفت «امریکاییها با پشتیبانی از کاندید مشخصی، کشمکشهای سیاسی پساانتخابات افغانستان را شدت بخشیدهاند»؛ و دیگرش ورود نمایندهی ایران در امور افغانستان بود که با شماری از مهرههای سیاسی دیدار و گفتوگو نمود.
پرسشی که مطرح میشود: طالبان چه جایگاهی در این استراتژیها دارند. همان طوری که سالها پیش گفته شده بود، طالبان جزء مهم استراتژی واشنگتن-خلیج-اسلامآباد بودهاند که پیوسته کوشش کردهاند ماهیت اصلیشان را با شعاری چند ستر و اخفا کنند.
در ۱۸ سالی که گذشت، من هیچ گاهی شعار جنگ با طالبان را جدی نگرفتهام. در حالی که تمامی عناصر تروریسم در وجود این گروه دیده میشود، ولی باز هم هیچ سازمان بینالمللیای این گروه را هنوز تروریست نخوانده است که دولتمردان کشور ما هم از این امر مستثنا نبودهاند.
شماری از سیاستمداران افغانستان، طالبان را پیوسته برادران ناراضی خواندهاند، که برخی از فعالان سیاسی این سلوک عجیب و غریب آنها را به مشترکات قومی پیوند میدهند، ولی به باور من، آنچه این سیاستمداران را با طالبان برادر ساخته است، پیش از آن که به قومی رابطه داشته باشد، به یکی از این دو چتر بزرگ استراتژیک پیوند دارد. آری! طالبان کودکان گستاخ، نازدانه و مردمآزار کوچه، یکی از این دو استراتژی به شمار میآیند که اختلاف با آنها چیزی جز یک اختلاف خانوادهگی نیست.
آخر چه کسی میتواند باور کند که این جنگ را میتوان بدون داشتن سلاح هوایی که ارتش افغانستان از نبود آن رنج میبرَد، یکطرفه نمود. چند سال پیش از زبان یک افسر ارتش شنیدم، سنگینترین سلاحی که در هلیکوپترهای جنگی اردوی افغانستان حمل میشود «پیکا» است.
امروز تلفونهای همراه به عنوان وسیلهای که میتوان از طریق آن دادهها و ارتباطات را ردیابی و شبکهها را کشف کرد، اساسیترین ابزار در جهت تأمین و یا برهم زدن امنیت کشورها به شمار میرود. پرسشی که مطرح میشود، چرا سیم کارت این تلفنها چون پیاز و کچالو و بدون گرفتن نشان انگشت به فروش میرسد؟
خلاصهی سخن، تا زمانی که خیانت ملی بر مبنای منافع ملی تعریف نگردد، و تا زمانی که این منافع، معیار دوستی و دشمنی با استراتژیهای بیرونی قرار نگیرد و باز از میزان وابستهگیهای ما کاسته نشود، چرخ جهنمی جنگ هم به بهانههای مختلفی خواهد چرخید و دور و تسلسل آن ادامه خواهد یافت.